پدرش استاد و مسئول کرسی فلسفه شرق در دانشگاه تهران بود و به همین جهت وی در فضایی برگرفته از شعر و فلسفه رشد کرد؛ در فضای اشعار مولوی، حافظ و سعدی.
ناصر عصار در زندگی اش همیشه به اشعار فلسفه شرق و فلسفه سهروردی وفادار باقی ماند و شاید همین وفاداری بود که در سال های بعد به کارهایش جلوه ویژه ای داد.
او بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ میلادی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران سرگرم آموزش بود و در سال ۱۹۵۳ به هامبورگ رفت.
اما حال و هوای هامبورگ نتوانست او را شیفته خود کند و راهی پاریس شد.
این هنرمند، نخستین نمایشگاه نقاشی خود را در نوامبر ۱۹۵۵ با کمک "ژولین آلوار" در پاریس برگزار کرد.
در سال ۱۹۶۱ بود که ناصر عصار نخستین نمایشگاه کارهای هنری خود را در لندن در گالری لینکلن برگزار کرد و پس از آن به بروکسل رفت تا نمایشگاه جدید خود را در آن شهر برگزار کند و باز هم نمایشگاهی دیگر در سال بعد در بروکسل و در همان گالری اسمیت.
در سال ۱۹۶۶ ناصر عصار دومین نمایشگاه نقاشی شخصی خود را در لندن برگزار کرد و برای این نمایشگاه، حدود ۱۸ ماه در لندن ماندگار شد.
کمی بعد، ناصر عصار و ایزابل دو گاستین در "چلسی تاون هال" با یکدیگر ازدواج کردند و در "کینگ رُد" اقامت گزیدند.
در این دوران بود که ناصر عصار سبک نقاشی طبیعت بی جان را شروع کرد؛ سبکی که افق در آن نقش برجسته ای داشت و کارش ملهم از درخت ها، تپه ها و سنگ ریزه ها بود.
شاید یکی از مهم ترین رویدادهای زندگی هنری ناصر عصار، ملاقات و آشنایی با پروفسور "هانری کربن" ایران شناس مشهور فرانسوی بود که در ۲۹ سپتامبر سال ۱۹۷۲ انجام شد.
رویدادی که تاثیر فراوانی بر زندگی ناصر عصار باقی گذاشت.
این آشنایی که به روابط صمیمانه ای کشانده شد، تا پایان عمر هانری کربن در سال ۱۹۷۹ در پاریس همچنان ادامه داشت.
ناصر عصار روز ۱۰ ژوئیه ۱۹۸۰ شهروندی فرانسه را پذیرفت.
"مایکل سالیوان"، منتقد هنری در مقدمه ای که برای نمایش آثار عصار در تالار "آپرگروونر" شهر لندن نوشت، نگاهی دقیق و موشکافانه به هنر ناصر عصار انداخته بود.
این منتقد نوشت: "عصار در حس آمیزش خود با جهان طبیعی و در طرز برخورد و تلقی اش با فضا و جو اطراف، وجه اشتراکی با نقاشان چینی دارد. ولی وجوه تفارق از وجوه اشتراک عمیق ترند.
چشم انداز چینی، دعوتی است از تماشاگر تا که در آن وارد شود و به گردش آغازد ... استفاده او از رنگ، بر خلاف روش نقاشان چینی، به نوبه خود عمیقانه احضارکننده و پاسخگوست؛ چرا که کلید عاطفی هر تصویر را به دست میدهد.
عصار در استفاده کالیگرافیک خود از رنگ روغن دقیق، که گویی مرکب است، به ذوق زیباشناسی چینی بیش از همه نزدیک میشود؛ زیرا حرکت قلم مویش، بر خلاف روش اکسپرسیونیستهای انتزاعی، جامد و مات نیست، بلکه درخشان و زنده است".
این نقاش ایرانی در روز ۴ مرداد ۱۳۹۰در سن ۸۳ سالگی در پاریس درگذشت.